سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندیشه مهدویت و آسیب ها - 1

مقوله مهم مهدویت، به دلیل اثرات بسیار حیاتبخش و بهجت‏زایی که دارد؛ در معرض خطرات و آسیب‏هایی است. نوشتار حاضر بدنبال طرح برخی آسیب‏ها، با ذکر پیامدها و خاستگاه هر یک بوده و در پایان به مبارزه و درمان آن همّت گمارده است؛ این آسیب‏ها به قرار ذیل‏اند:
1. برداشت‏هایی انحرافی از مقوله انتظار فرج؛
2. افراط و تفریط در ارائه چهرة مهر و قهر از امام عصر(عج)؛
3. طرح مباحث غیرضروری؛
4. شتابزدگی و تعجیل؛
5. توقیت و تعیین وقت ظهور؛
6. تطبیق نادرست نشانه‏های ظهور؛
7. افراط و تفریط در تبیین مفهوم غیبت؛
8. ملاقات گرایی؛
9. آرزوگرایان بی عمل؛
10. عاشق نمایان دنیاخواه؛
11. مدعیان دروغین مهدویت و نیابت خاصه و عامه؛
12. عدم پیروی از ولایت فقیه و نواب عام؛
13. فعالیت‏های غرب و مستشرقان.

پیش در آمد

هر امر مهمی به نسبت اهمیتش، در معرض خطرها و آسیب‏هایی است.مقوله مهم مهدویت هم با اثرات بسیار حیاتبخش و بهجت زای خود که کمترین آن‏ها، امید به آینده و سر فرو نیاوردن در مقابل حوادث، ستم‏ها و سختی‏هاست، از این قاعده مستنثی نیست.
آنچه بدنبال طرح آنیم؛ آسیب‏هایی است که پیش از ظهور و در دوران غیبت رخ می‏نماید. سخن از آسیب‏های دیگر مانند آنچه در مقابل جریان قیام مهدوی رخ می‏نماید، را به وقتی دیگر وا می‏گذاریم.
هدف این نوشتار، بررسی برخی آسیب‏ها با تبیین آثار و خاستگاه هر یک است تا راه مبارزه و درمان آنها روشن گردد.
1. برداشت‏های انحرافی از مقوله انتظار فرج
1ـ1ـ برخی انتظار فرج را در دعا برای فرج، امر به معروف و نهی از منکرهای جزئی منحصر دانسته و بیش‏تر از آن، وظیفه‏ای برای خویش قائل نیستند.
1ـ2ـ گروهی دیگر، حتی امر به معروف و نهی از منکرهای جزئی را نیز بر نمی‏تابند. چون معتقدند در دوران غیبت، کاری از آن‏ها بر نمی‏آید و تکلیفی به عهده ندارند، و امام زمان(ع) خود، هنگام ظهور کارها را اصلاح می‏کند.
1ـ3ـ پندار گروه سوم چنین است که جامعه بایستی به حال خود رها شود و کاری به فساد آن نباید داشت تا زمنیه ظهور ـ که دنیایی پر از ظلم و فساد است ـ فراهم آید.
1ـ4ـ گروه چهارم، انتظار را چنین تفسیر می‏کنند: نه تنها نباید جلوی مفاسد و گناهان را گرفت، بلکه بایستی به آن‏ها دامن زد تا زمینه ظهور حضرت حجّت هر چه بیش‏تر فراهم گردد.
1ـ5‏ـ دیدگاه پنجم، هر حکومتی را به هر شکل ، باطل و برخلاف اسلام می‏داند و
می‏گوید: ((‏هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت، خلاف شرع و مخالف نصوص و روایات معتبر است)) به این استدلال که در روایات آمده است: ((‏هر عَلَم و پرچمی قبل از ظهور قائم(ع) باطل است.))[1]

پیامدها:

پیش از طرح منشأ و علل چنین دیدگاه‏هایی، لازم است برخی از پیامدهای این نظریات گفته شود تا مشخص گردد که چرا این برداشت‏ها، برداشت انحرافی (انتظار تلخ یا منفی) نامیده می‏شود:
1- قانع بودن به وضع موجود و عدم کوشش برای تحقق وضعی برتر
2- عقب ماندگی توده
3- تسلّط بیگانگان و زبونی در مقابل آن‏ها (نبودن استقلال و آزادی)
4- ناامیدی و پذیرش شکست در حوزه فرد و اجتماع
5- ناتوانی دولت و نابسامانی کشور
6- فراگیر شدن ستم و انفعال و بی تحرّکی در مقابل ظلم
7- قبول ذلّت و بدبختی در حوزه فرد و اجتماع
8- تنبلی و بی‏مسؤولیتی
9- مشکل‏تر ساختن حرکت و قیام امام زمان(ع) چرا که هر چه فساد و تباهی بیش‏تر شود، کار امام(ع) در مبارزه سخت‏تر و طولانی می‏گردد
10- تعطیلی محتوای بسیاری از آیات و روایات مانند: امر به معروف و نهی از منکر، سیاست داخلی و خارجی، چگونگی برخورد با کفار و مشرکان، دیه، حدود، دفاع از محرومان عالم و... .

خاستگاه

منشأ برداشت‏های انحرافی عبارت است از:
1- کوته فکری و عدم بصیرت کافی نسبت به دین
2- انحرافات اخلاقی (برخی از قائلان دیدگاه دوم)
3- انحرافات سیاسی(برخی از قائلان دیدگاه چهارم و پنجم)
4- توهم این‏که امام زمان(ع) کارها را به وسیله اکراه و اجبار یا فقط از طریق معجزه انجام می‏دهد؛ پس نیاز به مقدمات و زمینه‏سازی نیست.
5- توهم این‏که غیر از امام زمان(ع) هیچ کس نمی‏تواند همه فسادها و تباهی‏ها را به صورت کامل بر چیند و تمامی خیرها و صلاح‏ها را در همه ابعاد و زمنیه‏ها حاکم سازد؛ پس کاری از دیگران بر نمی‏آید.
6- هدف، وسیله را توجیه می‏کند: ((‏الغایات تبرّر المبادی؛ هدف‏ها، وسیله‏های نامشروع را مشروعیت می‏بخشد.)) پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعة فساد است.
7- عدم فهم صحیح روایت‏هایی که ظلم و جور آخرالزمان را مطرح می‏کنند و این اشتباه که پس بایستی، یا کاری به فساد و تباهی نداشت و در قبال آن، موضعِ بی طرفی اتخاذ کرد (دیدگاه چهارم) یا حتی دیگران را به گناه فرا خواند (دیدگاه پنجم).
8- جدای از مسایل سیاسی و اهل سیاست که به دنبال رکود جوامع اسلامی‏اند، عدم فهم روایات ((‏بطلان هر عَلَمی قبل از ظهور)) نیز، زمینه ساز دیدگاه پنجم است.

مبارزه و درمان

قبل از پاسخ تفصیلی به دیدگاه‏ها و علل اشتباهات، چند نکته را که در حل زیربنایی مطالب مذکور مفید است، یادآوری می‏کنیم:
1- علم و بصیرت در دین، در مقابل کج اندیشی‏ها و برداشت‏های غلط
2- تقوا در مقابل هوی و هوس
3- علم و بصیرت در حوزه سیاست و اجتماع برای تشخیص دوستان و دشمنان و روشن شدن عملکرد سیاست بازان
4- تبیین و روشنگری اندیشمندان و علما در حوزه مسائل دینی و سیاسی و اجتماعی
5- پیروی از علمای راستین که مصداق نایبان عام امام زمانند
6- به حاشیه راندن تفکرات متحجرانه و جمودگرا.

پاسخ تفصیلی:

1. حرکت امام زمان(ع) مانند امور دیگر، روال طبیعی دارد و قرار نیست همه امور، معجزه آسا صورت پذیرد. امام صادق(ع) فرمود:
((‏لو قد خرج قائمنا(ع) لم یکن الا العلق و العرق و النوم علی السروج[2]؛ قائم ما که قیام کند، جز عرق ریختن و خواب (از فرط خستگی و مبارزه پی در پی ) بر روی زین‏ها نیست)).
2. قیام امام زمان(ع) زمینه سازی و آمادگی می‏طلبد. چنان‏که در روایات، عده‏ای
به عنوان زمینه‏سازان حکومت مهدی(ع) نام‏برده شده‏اند: ((‏فیُوطِئُون لِلمهدیّ یَعنی سُلطانه)).[3] در روایات دیگر، در توصیف منتظران واقعی آمده است:
انّ اهل زمان غیبته و القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان... اولئک المخلصون حقّاً و شیعتنا صدقاً و الدُّعاة الی دین الله سرّاً و جهراً[4]. ...آنان خستگی ناپذیر، در آشکار و نهان دیگران را به دین خدا فرا می‏خوانند.
3. اگر اصلاح به صورت کامل مقدور نیست، اصلاح در حد توان، ساقط نشده است.
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
4. این دیدگاه ((‏هدف، وسیله را توجیه می کند)) از نظر دین کاملا اشتباه است؛ زیرا همان طور که حکومت حضرت مهدی(ع) ریشه کن کننده ظلم و جور و برپا کننده عدل است و از قلدری و قساوتْ تهی می‏باشد، راه پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد: از ظلم و جور دور، از قساوت و قلدری برکنار و از دروغگویی و ریاکاری خالی باشد. قداستْ مجوّز گناه نمی‏شود؛ چرا که گناه جز گناه نمی‏زاید و با ظلم نمی‏شود عدل به پا کرد و با عقیدة انتقام نمی‏توان دادگری کرد.[5]
5. بدیهی است که لازم نیست همه مردم ظالم یا فاسد گردند تا ((‏ظلم فراگیر)) به وجود آید. آری، نگاهی کوتاه و گذرا به جهان نشان می‏دهد که ظلمْ عالم را فرا گرفته است، عده‏ای ظالمند و بسیاری مظلوم. از طرفی هیچ منافاتی ندارد که در کنار این ظلم وجور، دوستان و منتظران آن حضرت با زمینه سازی مثبت و آینده‏ساز، در اندیشه مقدمه چینی برای انقلاب جهانی ایشان باشند. پس ظلم و فساد به صورت نسبی در جهان شیوع دارد. امام صادق(ع) می‏فرماید:
((‏...لاوالله لایأتیکم حتّی یشقی من شقی و یسعد من سعد[6]؛
این امر (فرج) تحقق نمی‏پذیرد تا این‏که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند)).
پس سخن در این است که گروه سعادتمند و شقاوتمند هر کدام باید به نهایت کار خود برسند. نه این‏که ((‏سعید))ی در کار نباشد و فقط اشقیا به منتها درجه شقاوت برسند.
از سوی دیگر، بدیهی است که آیات و روایات ما را به مبارزه با ظلم و ستم فرا خوانده‏اند. پیامبر گرامی اسلام فرموده‏اند:
یکون فی آخر الزمان قوم یعملون المعاصی و یقولون انّ الله قد قدرها علیهم، الرادّ علیهم کشاهر سیفه فی سبیل الله؛[7] در آخرالزمان، گروهی معصیت می‏کنند و می‏گویند: ((‏خدا برای آنان چنین مقدّر کرده است.)) (کنایه از جبر) کسی که این‏ها را رد کند مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است.
6 . در مورد ((‏بطلان هر عَلَمی قبل از ظهور)) گفتنی است که این روایات مانند احادیث دیگر لازم است بر قرآن، سنّت و عقل عرضه گردند تا مواردی مانند: ((‏حکومت))، ((‏تخصیص))، ((‏تخصّص)) و ((‏ورود)) و راه‏های دیگرِ جمع، اِعمال شود. حتی در روایات آمده است که اگر روایتی مخالف صریح قرآن بود، بایستی کنار نهاده شود.
به هر حال آنچه آیات و روایات و عقل ما را به آن رهنمون می‏شوند، بطلان همه قیام‏ها، فعالیت‏ها و جریان‏های قبل از ظهور نیست، بلکه منظور از بطلان قیام و عَلَم در روایات، بطلان قیامی است که به نام حضرت مهدی(ع) صورت گیرد ـ چنان که قیام زید و امثال آن در روایات معتبر، تأیید شده‏اند[8] ـ به عنوان نمونه به ذکر روایاتی بسنده می‏کنیم:
امام کاظم(ع) فرمود:
رجل من اهل قم یدعو الناس الی الْحقِّ یجتمع معه قوم کزبر الحدید لاتزلّهم الریاح العواصف ولایملّون من الحرب ولا یجبنون وعلی الله یتوکلون والعاقبة للمتقین[9]؛ مردی از اهل قم، مردم را به حق دعوت می‏کند. طرفداران و یاران او، مردمی استوارند و آهنین که از جنگ خسته نمی‏شوند و از دشمن نمی هراسند و تنها به خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن کسانی است که اهل تقوا هستند.
در روایت دیگر، امام باقر(ع) کشتگان مبارزان قبل از ظهور را به عنوان شهید یاد می‏کند: ((‏...قَتْلاهْم شُهَداء))[10].

دیدگاه صواب

در مقابل دیدگاه‏های مطرح شده، نگرش دیگری هم وجود دارد که انتظار را به معنای فراهم آوردن زمینه‏های ظهور، ظلم‏ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت
می‏داند. در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیا کند و نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نماید، بلکه باید به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز باشد.
حضرت امام(ره) در این باره می‏فرماید: البته پرکردن دنیا از عدالت، این را ما
نمی‏توانیم بکنیم. اگر می‏توانستیم می‏کردیم. اما چون نمی‏توانیم باید ایشان بیایند. الان عالم پر از ظلم است، اگر ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است] و... باید چنین کنیم. اما چون نمی‏توانیم باید او بیاید. اما باید فراهم کنیم کار را . فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کاری کنیم که عالم مهیا شود برای آمدن حضرت.[11]
این‏هایی که می‏گویند هر عَلَمی بلند شود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد. این برخلاف انتظار فرج است. این‏ها نمی‏فهمند چه می‏گویند. این حرف‏ها را به این‏ها تزریق کردند، امّا خودشان نمی‏دانند دارند چه می‏گویند. نبودن حکومت، یعنی این‏که همه مردم به جان هم بریزند. بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار کنند. ما اگر فرض کنیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‏زدیم. برای این‏که برخلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایات قابل عمل نیست.[12]
شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. فراهم کردن این است که مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید. ان‏شاء الله ظهور می‏کند ایشان.[13]
اکنون که دوران غیبت امام(ع) پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم می‏آید. عقل هم به ما حکم می‏کند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آورند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم.[14]
از غیبت صغرا تا کنون که هزار و چند صد سال می‏گذرد ـ و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورند ـ در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟! و هر که هر کاری خواست بکند؟! و هرج و مرج است؟!
اعتقاد به چنین مطلبی یا اظهار آن‏ها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هیچ کس نمی‏تواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلامی دفاع کنیم یا امروز مالیات و خرید و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود، قانون کیفری اسلام و دیات و قضا باید تعطیل شود. هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است.[15]
اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها کنید؟ دیگر اسلام نمی‏خواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال بود؟ یا این که اسلام، تکلیف را معین کرده است، ولی تکلیف حکومتی نداریم؟ معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود و ما با بی‏حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می‏خواهند بکنند و ما اگر کارهای آنها را امضا نکنیم رد نمی‏کنیم. آیا باید این طور باشد؟[16]

نتیجه

دلایل عقلی و نقلی که معیار درستی دیدگاه‏های متفاوت در انتظار فرج می‏باشند بیانگر مطالب زیر می‏باشند:
از سویی سخن آیات و روایات درباره امر به معروف و نهی از منکر، حدود، دیات، دفاع، جهاد،کمک به محرومان ، چگونگی برخورد با ظلم و عدم تسلیم در برابر ستم (مانند پیمان خداوند از دانشمندان که بر شکم بارگی عده‏ای و گرسنگی عده‏ای دیگر آرام نگیرند و حق مظلومان را از ظالمان بستانند و ...)[17] و دیگر مواردی که دین مورد تأکید قرار داده، ما را به انتظار مثبت رهنمون می‏شود.
از سوی دیگر، پیامبر درون یعنی عقل، نیز تکلیف ما را کاملاً مشخص نموده است:
الف) آیا می‏شود همة احکام و دستورهای الهی در دوران غیبت تا زمان ظهور، تعطیل و بدون متولی و مجری بماند؟ بدیهی است کسی بایستی عهده‏دار و حافظ شریعت الهی بوده و پناهگاه ایتام آل محمد(ص) باشد. بایستی به قدر توان کوشید و زمینه را فراهم کرد و عالم را برای آمدن حضرت مهیا نمود: ((‏فیوطئون للمهدیّ یعنی سلطانه)).[18]
ب) برنامه امام زمان(ع) بسیار عالی، امّا دشوار است؛ زیرا باید تمام جهان را اصلاح کند. از سوی دیگر، از روایات استفاده می‏شود که امام زمان(ع) و یارانش به وسیلة جنگ و جهاد بر کفر و مادّیگری و بیدادگری غلبه می‏کنند و به واسطه نیروی جنگی، سپاه دشمن و طرفداران بی‏دینی و ستم را مغلوب می‏سازند.
با توجه به این دو مطلب، وظیفه مسلمانان این است که:
اولاً: در اصلاح خود بکوشند و به اخلاق اسلامی آراسته گردند. وظایف فردی و احکام و دستورهای قرآن را عمل کنند.
ثانیاً: دستورهای اجتماعی اسلام را استخراج و بین خود به طور کامل اجرا کنند تا نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند.[19]
آری، منتظر مصلح، خود بایستی صالح باشد و کار بزرگ امام زمان(ع) انتظاری گسترده می‏طلبد و برنامه ریزی‏های کلان و جهانی: ((‏انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان‏شاءالله تهیه شود.))[20] *
2. افراط و تفریط در ارائه چهره مهر و قهر از امام عصر(عج)
انحراف دیگر، افراط و تفریط در تبیین قتل‏ها و درگیری‏های آغاز قیام است.
1-2. برخی هر گونه مبارزه و مجاهدت را از حضرت نفی می‏کنند و صرفا به دنبال حل معجزه آسای امورند و مهربانی حضرت را به معنای عدم اجرای هر گونه کیفری می‏دانند. این تفکر انحرافی در زمان خود اهل‏بیت :نیز وجود داشت:
معمر بن خلاد می‏گوید: نزد امام رضا(ع) سخن از حضرت قائم(ع) مطرح شد. حضرت فرمودند:
((‏... لو قد خرج قائمنا(ع) لم یکن الا العلق و العرق و النوم علی السّروج[21]؛ شما امروز سبکبال‏تر از آن زمانید. قائم که قیام کند، جز عرق ریختن و خواب (از فرط خستگی و مجاهدت‏های پی در پی) روی زین‏ها نیست)).

پیامدها

1. عدم آمادگی و کوشش برای زمینه‏سازی ظهور.
2. امید کاذب که بسیاری از افراد را در انجام وظایف سست می‏کند.

خاستگاه

1. معجزه آسا پنداشتن همه امور
2. عدم درک عمیق مهربانی حضرت که با حکمت توأم است.
3. عدم نگاه جامع به دین (صریح آیات و روایات و سیره اهل‏بیت:).

مبارزه و درمان

علم و بصیرت در دین، بررسی آیات و روایات و سیره اهل‏بیت: به ویژه درک مطالب ذیل:
1. روشن شدن مسأله امداد غیبی و جایگاه آن در قیام.
2. بررسی رابطه حکمت و محبت، که حکیم، مهربانی‏اش هم از حکمت او سرچشمه
می‏گیرد و حکمت هیچ‏گاه نمی‏پذیرد بر گرگ صفتان ـ که خویی جز وحشیگری و جنایت ندارند و هیچ موعظه‏ای در آن‏ها اثر ندارد و به هیچ صراطی مستقیم نیستند ـ ترحم شود:
ترحم بر پلنگ تیزدندان
ستمکاری بود بر گوسفندان
2-2. دیدگاه دیگر، ارائه چهره‏ای خشن و وحشت آفرین است که توأم با قتل و
خون‏ریزی می‏باشد. این مطلب با روح آیات و رسالت پیامبران و اوصیا: سازگاری ندارد.

پیامدها

1. ایجاد دلزدگی و نفرت نسبت به امام.
2. ترس و خوف از حضرت و عدم پذیرش امام به عنوان پدری مهربان.
3. ناامیدی از انجام اعمال صالح به جهت ترس از عدم پذیرش توسط امام، با این تصور که اکثریت کشته خواهند شد و حضرت اعمال او را نیز نخواهد پذیرفت.
نتیجه این‏که نفرت و خشونت و یأس، باعث عدم انگیزه برای درک و حتی تأمل درباره حضرت و راه و مرام او می‏گردد.

خاستگاه

1. عدم بصیرت کافی و نگاه جامع به دین.
2. عدم بررسی دلالی و سندی روایات.

مبارزه و درمان

1. با بررسی روایات روشن می‏گردد که بسیاری از مطالب ارائه شده (قتل‏های آغازین، جوی خون، کشته شدن دو سوم مردم و ...) دچار اشکالات بسیار از ناحیه سند و دلالت می‏باشند.[22]
2. روشنگری توسط اندیشمندان:
الف) جنگ تنها با کسانی است که جز زبان زور چیزی نمی‏فهمند، نه عموم مردم که با جان و دل سراغ حضرت می‏آیند.
3. حضرت با مردم مهربان، بلکه مهربان‏ترین افراد است.
((‏جواد بالمال، رحیم بالمساکین، شدید علی العمال[23] . او نسبت به مال و دارایی، کریم و گشاده دست، با مسکینان، مهربان و با کارگزاران، سخت‏گیر است)).
در روایتی، امام رضا(ع) در بیان صفات امام معصوم فرمود: ((‏یکون اعلم الناس و احکم الناس و اتقی الناس و احلم الناس و اشجع الناس و اسخی الناس... و یکون اولی بالناس منهم بانفسهم و اشفق علیهم من آبائهم و امهاتهم و...؛[24] امام، سرآمد مردم در دانش، قضاوت و حکمت، پرهیزکاری، حلم، شجاعت و سخاوت است... او نسبت به مردم از خودشان سزاوارتر و از پدر و مادرشان دلسوزتر است و... .
3. در نهایت گفتنی است وظیفه یک عالم ـ چنان‏که روایات می‏گویند ـ ایجاد تعادل در خوف و رجا است، نه این‏که دچار افراط و تفریط شده و مخاطبان خویش را به ورطه افراط و تفریط افکند.